به گزارش مشرق، پرویز امینی تحلیلگر مسایل سیاسی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خودش نوشت:
اولین نکته درباره نطق روحانی در تالار وزارت کشور این است که این نطق دارای شاکله و منطق مشخصی بود به شکلی که میتوان گفت فشرده برنامه تبلیغاتی طراحی شده وی در آن دیده میشد.
از این نظر، فهم و رمزگشایی از این نطق برای رقبای روحانی میتواند حائز اهمیت باشد و کیفیت سیاستورزی آنها را ارتقاء دهد.
دومین نکته درباره نطق روحانی، سیاست «برجستهسازی امتیازات» است. روحانی در آغاز با تمرکز بر شعارهای سال ۹۲، تلاش کرد امتیازات دولت خود را برجسته کند. تأکید بر رشد بالای ۷ درصد، اشتغال خالص ۶۳۰ هزارتایی و تورم تک رقمی از اهم آنها بود.
ضعف این برجستهسازی امتیازات اقتصادی، در این است که مردم چنین احساسی در زندگی خود به لحاظ اقتصادی ندارند. درواقع این اعداد و ارقام، ما به ازایی در باور محسوس جامعه ندارد و در رقابتهای انتخاباتی از همین ناحیه آسیبپذیر است.
سومین مؤلفه در نطق روحانی و به تعبیری مهمترین بخش نطق وی را میتوان تحت عنوان سیاست «ضرورتسازی» برای ادامه دولت یازدهم صورتبندی کرد. روحانی برای ادامه دولت یازدهم بر برخی «بیمها» و برخی «امیدها» تصریح داشت.
مسئله برجام و ضرورت حفاظت از این نوزاد، خصوصا از بدسرپرستی هووهایی که میخواستند آن را بکشند، فراز مهم بیمهای روحانی بود. و بحث اینکه ما در «نیمه راهیم» برای پیشرفته و پیشرو بودن، و باید این دولت ادامه پیدا کند تا به سرانجام برسد نیز، بخش امیدهای این ضرورتسازی را تشکیل میدهد که البته بخش بیمها مهمتر از بخش امیدها برای ارتباط با افکار عمومی است.
این ضرورتسازی با بیم از دست رفتن برجام در نبود دولت یازدهم زمانی کارکرد واقعی داشت که مثلا فردی مانند جلیلی در انتخابات حضور داشته باشد که بتوان رقابتهای انتخاباتی را حول برجام و مخالفت با آن سازمان داد. اما با توجه به غیبت جلیلی و نیز محدود شدن رقبای اصلی روحانی به رئیسی و قالیباف که در منازعه برجام در دوره دولت یازدهم، فاقد موضوعیت بودهاند، این سیاست نیز آسیبپذیر است.
مگر اینکه روحانی بتواند این منازعه را برسازد و بر فضای انتخابات تحمیل کند و رقبای خود را در چارچوب مخالفان برجام در جامعه تعریف کند یا رقبا خطایی کنند که موجبات شکلگیری چنین منازعهای بشوند که در حال حاضر چندان ظرفیت ندارد.
چهارمین مسئله در نطق روحانی، سیاست «مصادره به مطلوب کردن» امتیازات کلان نظام برای دوره چهارساله دولت خود است. مسئله «امنیت» به عنوان امتیاز کلان حاکمیت که محصول مجموعهای از اقدامات فراتر از دولت است و در «نماد» اجتماعی شده قاسم سلیمانی به عنوان نماد حاکمیت و نه دولت روحانی تبلور دارد، مصداق مهم این سیاست است.
نقطه ضعف این سیاست نیز به خوبی روشن است و واقعیت فضای اجتماعی مانع چنین مصادره به مطلوبی لااقل در جمعهای وسیع مردم است.
پنجمین مؤلفه، سیاست هدفگیری «پایگاه اجتماعی در اولویت» دولت مانند طبقه متوسط شهری و نیز نخبگان و پایگاه ایدئولوژیک اصلاحطلبان با تمرکز بر روی شعار «آزادی» است که در نطق روحانی در عبارتی مثل گستردهتر کردن دامنه آزادیها در دولت آینده جاگذاری شده بود.
با توجه به رقبای اصلی روحانی یعنی قالیباف و رئیسی، او در این باره مزیت خواهد داشت اما عملکرد چهار ساله او در این باره و برخی نارضایتیها از تحقق وعده آزادی در دولت روحانی میتواند در ایجاد شور و شوق در این طبقات و گروهها برای فضاسازی به نفع روحانی، اثر منفی ولو محدود بگذارد.
رفتار رقبای روحانی در آزاد شدن ظرفیت حداکثری این مزیت روحانی، بیش از کارکرد و عملکرد خود روحانی مؤثر خواهد بود آنچنان که در مناظره سوم سال ۹۲، روحانی از همین نقطه برای این مزیت منتفع شد.